loading...
راه حل تجارت الکترونیک
magid بازدید : 125 یکشنبه 21 خرداد 1396 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه آموزش گام به گام بورس (3)

3- افزايش سرمايه به روش صرف سهام

در اين روش، شركت سهام خود را به مبلغي بيش از قيمت اسمي و از طريق پذيره نويسي بفروش رسانده و تفاوت حاصل از قيمت فروش و قيمت اسمي سهام را ، به حساب اندوخته منتقل و يا در ازاي آن سهام جديد ، به سهامداران قبلی ميدهد .

يكي از دلايلي كه اخيرا اين روش نسبت به روش افزايش از طريق آورده بيشتر مورد توجه شركتها قرار گرفته، اين است كه در اين روش شركت مبلغ مورد نظر براي افزايش سرمايه را در مدت كمتري از طريق پذيره نويسي تامين ميكند. برخلاف روش آورده ،كه معمولا تامين مبلغ افزايش سرمايه تا آخرين روزهاي پايان مهلت استفاده از حق تقدم و همچنين به فروش رساندن حق تقدم هاي استفاده نشده ، به طول مي انجامد . در ايران گاهي شركتها مبلغ مورد نياز براي افزايش سرمايه را از طريق فروش تعدادي برگه سهام به نرخي بالاتر از قيمت اسمي تامين نموده و مابقي سهام را بين سهامداران قبلي توزيع نموده اند . بعنوان مثال فرض كنيد شركتي 10000 ميليون سرمايه دارد و تعداد برگه هاي سهام آن 10 ميليون مي باشد و هر سهم اين شركت در بازار، 9000ريال معامله مي شود و اين شركت قصد دارد، سرمايه خود را به ميزان 100 % و از طريق صرف سهام افزايش دهد . مبلغ مورد نياز براي افزايش سرمايه 10000 ميليون ريال مي باشد که معادل 10 ميليون برگه سهام جديد است

*( تذكر اينكه اين محاسبه فقط يك مثال است و اينكه شركت سهام خود را به چه قيمتي بايد پذيره نويسي كند خود مستلزم بحث مفصلي است ) حال ، اگر فرضا اين شركت سهام جديد را به مبلغ 5000 ريال پذيره نويسي كند، با فروش 2 ميليون سهم مبلغ مورد نياز جهت افزايش سرمايه تامين مي گردد و شركت مابقي سهام جديد يعني 8 ميليون سهم را بين سهامداران قبلي تقسيم مينمايد.

به عبارتي به ازاي هر 10 سهم قبلي، 8 سهم جديد ، (بدون پرداخت وجهي ) ، به سهامداران قبلي تعلق مي گيرد . (از نظر حسابداري شركت پس از فروش 2 ميليون سهم به قيمت 5000 ريال اضافه مبلغ اسمي بر روي هر سهم يعني 4000 ريال كه براي 2 ميليون سهم معادل 8000 ميليون ريال ميشود را به حساب اندوخته منتقل و از محل اين حساب افزايش سرمايه اي به روش جايزه و به نفع سهامداران قبلي ميدهد).

اين مورد از روشهاي افزايش سرمايه بدليل اينكه به تازگي در ايران رواج پيدا كرده لذا قيمت گذاري آن داراي بحث مفصلي است و مثال بالا فقط براي روشن شدن اين روش افزايش سرمايه بود.

 

 

نمونه هاي برگه حق تقدم و فيش واريزي را در ذيل مشاهده نماييد .

 

 

 

 

نمونه فيش واریزی

نمونه فيش واریزی

شاخص چيست ؟

كلمه شاخص (INDEX) ،در كل، به معناي نمودار يا نشان دهنده، يا نماينده ميباشد.

شاخص ، كميتي است كه نماينده چند متغير همگن مي باشد و وسيله اي براي اندازه گيري و مقايسه پديده هايي است كه داراي ماهيت و خاصيت مشخصي هستند ، كه بر مبناي آن ميتوان ، تغييرات ايجاد شده در متغيرهاي معيني را در طول يك دوره ، بررسي نمود .

محاسبه شاخص براي هر شركت ، صنعت يا گروه يا دسته ، امكان پذير است و مي توان آن را محاسبه نمود .

براي محاسبه شاخص ، يك سال را به عنوان سال مبنا يا پايه فرض كرده و پس از تقسيم ارزش جاري، بر ارزش مبنا (ارزش سال پايه )، آن را در عدد 100 ضرب مي كنيم . عدد بدست آمده، شاخص آن گروه يا دسته مورد نظر را به ما نشان مي دهد .در هر بازار بورس اوراق بهاداري، ميتوان بنا بر احتياج و كارايي شاخصهاي زيادي را تعريف و محاسبه نمود . در تمام بورس هاي دنيا نيز، شاخص هاي زيادي براي گروهها و شركتهاي مختلف محاسبه مي شود. بعنوان مثال در بازار سهام امريكا شاخص داو جونز (DOW &JONES ) تغييرات 30 شركت صنعتي 20 شركت حمل و نقل و 15 شركت خدماتي را نشان ميدهد ويا شاخص نزدك ( NASDAQ ) تغييرات سهام خارج از بورس را نشان مي دهد. ديگر شاخصهاي معروف برخي از بورسهاي دنيا عبارتند از :

بورس نيويورك S&P250 كه براي 250 شركت محاسبه مي شود و S&P500 كه براي 500 شركت محاسبه مي شود . بورس لندن (FTSE ) توكيو ( NIKIIE)و( TOPIX) آمستردام( AEX) فرانسه (CAC) و آلمان (DAX)ميباشد.

كه شاخص هاي TOPIX-NASDAQ-S&P- موزون ميباشند .

در بورس اوراق بهادار تهران نيز، شاخص هاي زيادي محاسبه مي گردد، كه هر شخص يا گروهي بنا به نياز خود از آنهااستفاده ميكند .

شاخص كل قيمت (TEPIX) شاخص كل قيمت ، كه مخفف كلمه TEHRAN PRICE INDEX مي باشد، يكي از اصلي ترين شاخصهاي بورس اوراق بهادار تهران است كه روش محاسبه آن بر اساس فرمول زير (فرمول لاسپيرز ) انجام ميگيرد.{(ارزش جاري بازار*تعداد سهام منتشره)تقسيم بر(ارزش پايه سهام*تعداد سهام در سال پايه)} * عدد 100 كه در اين محاسبه سال پايه سال 1369 ميباشد . اين شاخص گوياي آن است كه ارزش كل بازار ،نسبت به سال پايه ،يا همان سال 1369 ، چند برابر شده . فرضا شاخص 12700 را نشان مي دهد، كه ارزش بازار نسبت به سال 1369 كه سال پايه مي باشد ، 127 برابر گرديده است .شاخص كل قيمت ، در بورس تهران براي سه گروه محاسبه مي شود که عبارتند از:

1 - شاخص قيمت كل بازار : كه در محاسبه آن قيمت سهام تمام شركتهاي معامله شده تاثير داده ميشود. 2- شاخص قيمت تالار اصلي : كه در محاسبه آن فقط قيمت سهام شركتهاي معامله شده در تابلو اصلي تاثير داده ميشود .

3- شاخص قيمت تالار فرعي : كه در محاسبه آن فقط قيمت سهام شركتهاي معامله شده در تابلوي فرعي تاثير داده ميشود .

ويژگيهاي شاخص كل قيمت عبارتند از :

1 - موزون بودن : بدين معنا ست كه، چون در محاسبه آن، ارزش سهام در تعداد سهام

منتشره ضرب ميگردد ، پس تغييرات قيمت سهام بر اساس تعداد سهام منتشر شده شركتها ، در شاخص تاثير گذار است . يعني هر چقدر تعداد سهام منتشره شركت بيشتر باشد، تغييرات قيمت سهم مورد نظر تاثير بيشتري بر روي شاخص خواهد گذاشت .

2- جامع بودن : اين شاخص، به لحاظ اينكه بر اساس تغييرات سهام تمام شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ، محاسبه ميگردد، لذا خصوصيت جامع بودن را داراست .

3- در دسترس بودن : شاخص كل قيمت ، به لحاظ اينكه بصورت لحظه اي توسط سازمان بورس اوراق بهادار محاسبه و در اختيار افراد قرار مي گيرد، لذا داراي خصوصيت در دسترس بودن ميباشد .

 

موارد تعديل شاخص كل قیمت

شاخص كل قيمت در موارد زير تعديل ميگردد و در حقيقت تغييرات ناشي از موارد زير در مقدار شاخص اثري ندارد .

1- ورود و خروج شركتها : به هنگام ورود و خروج شركتها ، به دليل افزايش يا كاهش ارزش جاري سهام ، اصولا ارزش پايه سهام تعديل مي گردد ، تا تغييري در عدد شاخص حاصل نشود . به عبارتي با افزايش صورت كسر در مخرج آن تغييري مي دهند، تا حاصل تقسيم صورت بر مخرج تغيير نكند .

2- افزايش سرمايه از طريق آورده و يا مطالبات سهامداران :به علت اينكه با افزايش سرمايه از طريق آورده و يا مطالبات سهامداران ، ارزش جاري سهام افزايش مي يابد، لذا، در این موارد نيز ،ارزش پايه سهام ، بايد به گونه اي تعديل گردد تا تغييري در عدد شاخص حاصل نگردد .

3- ادغام شركتها : در صورت ادغام دو يا چند شركت، در هم، نيز مي بايست در ارزش پايه سهام تغيير داده شود ، تا عدد شاخص تغييري نكند .

ولي در برخي موارد نيازي به تعديل شاخص نمي باشد كه اين موارد عبارتند از :

1- افزايش سرمايه از محل اندوخته : زيرا در اين حالت، همان مبلغ اندوخته كه متعلق به سهامداران بوده، بصورت سهام جديد به آنها داده ميشود، پس تغييري در حقوق صاحبان سرمايه اتفاق نيفتاده ، لذا در اين حالت نيازي به تعديل شاخص نيست .

2- تجزيه و تجميع سهام : در اين حالت نيز تنها تعداد سهام منتشره تغيير يافته و چون به تناسب ان قيمت سهم نيز تغيير مي يابد، لذا نيازي به تعديل شاخص نيست . البته لازم به ذكر است كه در ايران عملا اينكارامكان پذير نيست و ارزش اسمي هر سهم بطور ثابت 1000ريال ميباشد

3- پرداخت سود نقدي : در اين حالت نيز چون اصولا به تناسب پرداخت سود نقدي ، قيمت سهام نيز، كاهش مي يابد، لذا نيازي به تعديل عدد شاخص نيست .

شاخص بازده نقدي (TEDIX)

از تفاضل منطقي شاخص قيمت و بازده نقدي از شاخص قيمت بدست مي آيد و نشان دهنده تغييرات بازده نقدي سهام ميباشد .

تذكر : عدد پايه شاخصهاي قيمت و بازده نقدي و بازده نقدي سهام در ابتداي سال 1377 برابر08/ 1653در نظر گرفته شده ، که همسنجی اين دو را با شاخص كل قيمت در آن تاريخ امكان پذير سازد .

شاخص صنعت

فرمول محاسبه آن، همانند محاسبه شاخص كل مي باشد و نشان دهنده تغييرات در ارزش سهام شركتهاي صنعتي ميباشد و براي هر صنعت بطور جداگانه محاسبه ميگردد .

شاخص مالی

فرمول محاسبه آن ، همانند محاسبه شاخص كل مي باشد و نشان دهنده تغييرات در ارزش سهام شركتهاي سرمایه گذاري مي باشد .

شاخص شرکت

فرمول محاسبه آن همانند محاسبه شاخص كل قيمت ميباشد و براي هر شركتي بطور جداگانه محاسبه ميگردد . و براي محاسبه آن شاخص هر شركتي را در بدو ورود 100 تعيين نموده اند.

شاخص 50 شركت برتر يا tx -50 (به روش ميانگين ساده )

معمولا هر سه ماه يكبار، 50 شركت برتر در بورس اوراق بهادار معرفي مي گردند . شاخص tx-50 ، نشان دهنده ميانگين قيمت سهام 50 شركت برتر مي باشد.

محاسبه اين شاخص به روش محاسبه شاخص داو جونز ميباشد .به عبارتي در اين محاسبه، تعداد سهام منتشره شركت تاثير داده نمي شود و تنها از جمع قيمت سهام 50 شركت تقسيم بر تعداد آنها ( تعديل شده ) بدست مي آيد .(این تعداد در اولين روز محاسبه يعني ابتداي سال 1379 عدد 50 بوده كه بعدها به تدريج تعديل شده ).

شاخص tx-50 نیز در موارد زير بايد تعديل شود. يعني عدد 50 در مخرج را بايد به گونه اي تغيير داد تا تاثير تفاوت قيمت بر شاخص به خاطر موارد زير خنثي گردد .

مواردي كه شاخص مذكور تعديل ميشود عبارتند از :

1 - در صورت افزايش سرمايه به هر روشي (چه آورده و چه اندوخته)

2- ورود و خروج شركتها از ليست 50 شركت برتر در پايان هر سه ماه

3- تجزيه و تجميع سهام ( كه فعلا در ايران امكان پذير نيست )

شاخص 50 شركت برتر tx -50 ( به روش ميانگين موزون )

اين شاخص نيز بوسيله تغييرات ارزش سهام 50 شركت برتر محاسبه مي شود ولي طرز محاسبه آن به روش کیانگین موزون ( روش لاسپيرز ) مي باشد و تعداد سهام منتشره شركتها در محاسبه آن تاثير گذار است .

نتيجه گيري :

محاسبه شاخص هاي مختلف، بر اساس فرمولهاي قراردادي انجام مي گيرد و هر شاخصي بنا بر داده ها و فرمول مورد استفاده مي تواند گوياي تغييرات خاصي باشد . لذا به غير از شاخص كل قيمت كه نشان دهنده تغييرات قيمت كليه شركتها مي باشد مابقي شاخص ها بنا بر نوع محاسبه و شركتهايي كه در آن مورد محاسبه قرار مي گيرند بايد تفسير شوند . حال كه تا حدودي با نحوه محاسبه شاخص هاي مختلف آشنا شديم ، لازم است با توجه به اينكه سهام چه شركتهايي در شاخص مورد نظر تاثير گذار بوده اند ، تفسير لازم را از شاخص مورد نظر داشته باشيم.

 

 

راههاي ورود به بورس

1 - سرمايه گذار خود به تحليل بازار پرداخته و سهام مورد نظر خود را انتخاب كند.

2- با استفاده از مشاور مالي سهام مورد نظر خود را انتخاب كند.

3- از راهنمايي كارگزار براي انتخاب سهام استفاده كند.

4- سهام سبدهاي سرمايه گذاري را خريداري كند.

5- برگه هاي صندوق مشاع سرمايه گذاری

6- سهام با اختيار معامله

روش هاي تحليل اوراق بهادار

الف- تکنیکال

ب- بنیادی

ج- تئوري نوين پورتفوی

تحليل گران بنيادي چه كساني هستند؟

تحليل گران بنيادي متخصصيني هستند،كه ديدگاهي بنيادي(مبتني بر مديريت وقدرت شركت وساير نيروهاي غيراقتصادي )را در ارزيابي سهام وتخمين قيمت بنيادي سهام ، به كارمی گيرند.

تجزيه وتحليل بنيادي، عبارت است از بررسي علمي عوامل اساسي وبنيادي تعيين كننده ارزش سهام. تحليل گر بنيادي به بررسي دارايي ها، بدهي ها ، فروش ، ساختار بدهي ها، محصولات، سهم بازار ، ارزيابي مديريت بنگاه ومقايسه آن با رقبا مي پردازد ودر نهايت ارزش ذاتي سهام را تخمين مي زند. ابزار تحليل گربنيادي عبارت است از نسبت هاي مالي كه از ترازنامه شركت وحساب سودو زيان طي چند سال به دست مي آيد. تحليل بنيادي در تحقق اهداف بلند مدت در رشد سهام موثرتر است تا در تعيين نوسانات كوتاه مدت قيمت سهام.

تحليل گران فني چه كساني هستند؟

بر خلاف تحليل گران بنيادي، تحليل گران فني(تكنيكال)، كساني هستند كه اعتقاد دارند قيمت اوراق بهادار كاملا توسط نيروهاي عرضه وتقاضاي اوراق بهادار تعيين مي شود، در عين حال كه عوامل موثر برعرضه وتقاضا در جاي خود مي تواند واقعي ، قابل مشاهده ويا ذهني باشد. علاوه بر اين تحليل گران فني اعتقاد دارند ، كه با وجود نوسانات هر روزه ، قيمت سهام ازالگوي مشخصي پيروي مي كند و براي دوره هاي طولاني بدون تغيير باقي مي ماند . تكنيكال ها يا چارتيست ها در آناليزهاي خود از نمودار(چارت ها ) بهره مي گيرند.

پرتفوي چيست و چه مزايايي دارد؟

پرتفوي يعني مجموعه يا سبدي از اوراق بهادار. به طوركلي سرمايه گذاري در مجموعه اي از اوراق بهادار يا پرتفوي ، بسيار كارامدتر از سرمايه گذاري در يك سهم مي باشد. چون با افزايش تعداد سهام در سبد سرمايه گذاري ، ريسك مجموعه كاهش مي يابد. علت كاهش ريسك تاثيرات مختلفي است كه شركت هاي سرمايه پذير از شرايط متفاوت اقتصادي سياسي و اجتماعي مي پذيرند ، به عنوان مثال وقوع جنگ مي تواند براي دو يا چند شركت نتايج متضادي در بر داشته باشد. فرض كنيد سهام دو شركت توليد كننده دارو و پتروشيمي در سبد سهام شما باشد؛ در صورت ايجاد ناامني در منطقه ودرگيري شديد تقاضا براي دارو افزايش و امكان صادرات محصولات پتروشيمي كاهش خواهند داشت. بازده سرمايه گذاري در پرتفوي معادل بازده متوسط آن پرتفوي خواهد بود؛اما ريسك پرتفوي در غالب موارد كمتر ازمتوسط ريسك سهام داخل سبد مي باشد.ميزان آن بستگي دارد به تاثير متقابل اتفاقات بر سهام داخل سبد.اگر سهام موجود در سبد متعلق به شركت هايي باشد ، كه كالاها يا خدمات آنها جانشين يكديگر هستند ؛ريسك تا حدود زيادي كاهش مي يابد . زيرا در صورت بروز هر گونه عامل ريسك زا و كاهش بازده يكي ازسهام ،تقاضا براي كالاهاي جانشين افزايش يافته ، بازده اضافي حاصل از آن بازده ازدست رفته شركت اول را جبران مي كند.

برخلاف بازده مجموعه ،ريسك الزاماً ميانگين موزون اجزاي تشكيل دهنده مجموعه نيست، بلكه با توجه به ارتباط بين سهام از نظر تاثيرپذيري وارائه عكس العمل مشابه يا مخالف، در برابر وقايع ايجاد كننده ريسك ، مي تواند كمتراز اين ميانگين بوده وحتي حذف شود. لذا محاسبه همسويي و شدت آن سهام ، بين ديگر سهام ، از اهميت ويژه اي برای تعيين ريسك برخوردار است .

روشهاي كسب درآمد از بورس

سهامداران از حيث بهره برداري از سهام دو گروه هستند :

1 - تعدادي از سود سهام استفاده مي كنند، يعني شركت در ابتداي سال پيش بيني مي كند كه مبلغ خاصي به ازاي هر سهم سود نقدي مي پردازد و عده اي نيز به خاطر سود سالانه اش اين سهام را خريداري مي كنند.نيازي نيست كه سهامدار، يك سال كامل،مالك سهام باشد تا بتواند از سود سالانه استفاده كند، هر فردي كه در تاريخ برگزاري مجمع عمومي عادي سهامدار شركت بوده باشد ، سود يكساله به او تعلق مي گيرد. ( قبلا توضيح داديم كه در مجمع عمومي عادي سهامداران در مورد سود شركت و ميزان تقسيم آن به صورت نقدي تصميم گيري مي كنند.

2- عده اي ديگر از رشد قيمت سهام استفاده مي كنند. مثلا قيمت سهام 400 تومان بوده و بعد از 4 ماه به 900 تومان مي رسد .سپس اين افراد سهام خود را مي فروشند و در واقع از نوسان قيمت استفاده مي كنند.كساني كه قصد خريد سهام را دارند بايد مشخص كنند كه از كداميك مي خواهند بهره ببرند (نوسان قيمت ، سود هرسهم يا هردو؟)

 

نكاتي كه هنگام خريد سهام بايد در نظر داشت:

سرمايه گذار با خريد يك ورقه بهادار، ريسك مي پذيرد و بازده به دست مي آورد پس مهم ترين عواملي كه در تصميم گيري براي خريد اوراق بهادار مؤثر است، بازده و ريسك آن در مقايسه با ساير فرصت هاي سرمايه گذاري است. به همین ترتيب، بازده و ريسك هر ورقه بهادار، قابل مقايسه با ساير اوراق مي باشد.

به عبارتي،هدف سرمايه گذار منطقي اين است ،كه از ميان اوراق بهادار، ورقه بهاداري را انتخاب كند كه از يك سو در صورت داشتن ريسك مساوي ، نسبت به ساير اوراق ، بيش ترين بازدهي را داشته باشد و از سوي ديگر در صورت داشتن بازده مساوي نسبت به ساير اوراق، از حداقل ريسك برخوردار باشد.

با توجه به منطق ياد شده، برخي نكات كه مي توانند در انتخاب يك ورقه سهم از ميان اوراق سهام موجود، مؤثر باشند از اين قرار است. گفتني است كه اين نكات جنبه عام دارند، بنابراين ممكن است درجه اهميت آن ها با توجه به نظر گاه ها و خط مشي سرمايه گذاران فرق كند.

1- قابليت نقدشوندگي

قابليت نقدينگي يك ورقه سهم به معناي امكان فروش سريع آن است. هر چه سهمي را بتوان سريع تر و با هزينه كم تري به فروش رساند، قابليت نقدينگي آن بيش تر است، اوراق بهاداري كه به طور روزانه و به دفعات مكرر معامله مي شوند، نسبت به اوراق بهاداري كه با تعداد محدود و يا دفعات كم معامله مي گردند،

قابليت نقدينگي بيش تر و در نهايت ريسك كم تري دارند. فهرست پنجاه شركت فعال بورس كه هر سه ماه يك بارمنتشر مي شود ، راهنماي مناسبي براي انتخاب سهامي است كه از قابليت نقدينگي خوبي برخوردارند.

2- تعداد سهام در دست عموم

قابليت نقدشوندگي يك ورقه سهام ، تا حدودي به تعداد سهام در دست عموم بستگي دارد. هر چه تعداد سهامي كه در دست مردم قرار دارد بيش تر باشد، حجم و سرعت گردش معاملات افزايش يافته و بازار، قيمت منصفانه و معقول تري براي آن پيدا مي كند. برعكس هر چه تعداد سهام در دست مردم كم تر باشد، ركود بيشتري بر معاملات سهام حاکم شده و در صورت معامله، قيمت ها شكل يك طرفه (صعودي يا نزولي) به خود مي گيرد.

تجربه شركت هايي كه تعداد سهام رايج آن ها كم بوده مؤيد اين نكته است.

3- تركيب سهامداران

يكي ديگر از معيارهاي يك ورقه سهم، تركيب سهامداران آن است. تركيب سهامداران كه در واقع تركيب هيات مديره آن را تعيين مي كند، مي تواند به نفع سهامداران جزء يا عمده باشد. در شركت هايي كه اعضاي هيات مديره آن، منتخب سهامداران عمده هستند، ممكن است تصميماتي اتخاذ شود ، كه بيشتر در راستاي اهداف سهامدار عمده باشد و در مواردي به نفع سهامدار جزء نباشد.

چنين تصميماتي در بازارهاي كارا اثر خود را به خوبي در قيمت سهام نشان مي دهد و البته ًمعمولا تاثيرخيلي مهمي ، بر قيمت سهام نمي گذارد، اما در بازارهاي غير كارا كه تا حدودي تحت تاثير جو بازار قرار مي گيرد، مي تواند جهت تغييرات قيمت را يك طرفه سازد.

 

4- سودآوري

شايد مهم ترين عامل برتري يك سهم، ميزان سودآوري آن باشد. با توجه به اين كه تعداد سهام منتشره از سوي شركت ها با هم متفاوت است، ميزان سودآوري يك سهم را سود هر سهم يا EPSمي سنجد.

تعداد سهام منتشره شركت / مجموع سود خالص = سود هر سهم

سود هر سهم، مبلغ سود به ازاء ارزش اسمي سهام را نشان مي دهد. با توجه به اين كه ارزش اسمي سهام كليه شركت هاي پذيرفته شده در بورس تهران 1000 ريالي بوده و ممكن است قيمت بازار انواع سهام متفاوت باشد. براي مقايسه شركت ها با يكديگر رقم سود نسبت به قيمت بازار تحت عنوان نسبت E/P سنجيده مي شود.

اين نسبت بازده جاري سهام را نشان داده و در شرايط تساوي ساير عوامل، هر چه اين نسبت بالاتر باشد سهام از موقعیت بهتري برخوردار خواهد بود. گفتني است هر چه ميزان سود هر سهم در مقايسه با قيمت بازار سهام بيش تر باشد به خاطر تقاضايي كه براي آن ايجادمي شود انتظار احتمال افزايش آتي قيمت بالاتر خواهد بود.

خاطر نشان مي شود كه سهامداران در خريد سهام مي توانند از نسبت قيمت بر درآمد تحت عنوان نسبت P/Eنيز استفاده كنند، كه اين نسبت براساس مرتبه بيان مي شود و هر چه رقم آن كم تر باشد بازدهي آن سهم بيش تر خواهد بود.

5- ثبات نسبي سودآوري

استناد به سود هر سهم در يك سال، لزوماً مبناي صحيحي براي ارزيابي سهام نيست، چرا كه ممكن است سود سال بعد بسيار كم تر از آن باشد.

معيار مهم ديگري كه به هنگام تحقيق در بازده جاري سهام بايد مورد نظر قرار داد، ثبات نسبي سودآوري هر سهم است. لازم به يادآوري است هر چه ميزان انحراف سودآوري سال هاي گذشته و يا سودهاي احتمالي آينده، نسبت به ميانگين سود، يا سود مورد انتظار،بيشتر باشد، ريسك سهم بالاتر و ارزش آن كم تر خواهد بود، برعكس هر چه روند سوددهي سال هاي گذشته و آتي از ثبات بيشتري برخوردار باشد ، ريسك كم تر و ارزش سهم بالاتر خواهد بود.

با توجه به اين كه سرمايه گذاران در ارزيابي سهام تقريباً از ضريب قيمت يكساني در صنايع مختلف استفاده مي كنند در ميان انواع اوراق بهاداري كه با يك ضريب قيمت بردرآمد (P/E)يكسان ارزيابي شده اند، ورقه بهاداري كه از سودهاي باثبات تري برخوردار است ، به دليل اين كه ريسك كم تري دارد،مطلوب تر است.

6- نسبت سود تقسيمي هر سهم

نسبت سود تقسيمي هر سهم، از تقسيم سود نقدي هر سهم ، به سود هر سهم به دست مي آيد.

تفاوت سود نقدي هر سهم و سود هرسهم ، مواردي از جمله ماليات، اندوخته قانوني، ساير اندوخته ها و سود (زيان) انباشته را در بر مي گيرد. گرچه در نظريه، تفاوت زيادي بين شركتي كه سود نسبتاً بالايي تصويب مي كند و شركتي كه سود كمي از درآمد خود را تقسيم مي نمايد وجود ندارد، در عمل به دليل جو حاكم بر بازار به ويژه از طرف كساني كه به درآمد سهام اتكاي زيادي دارند، عرضه سهام شركت هايي كه سود سهام كمي تعيين مي كنند، زياد شده و موجبات كاهش قيمت آن سهم را در بازار فراهم مي نمايد.

از اين رو، در شرايط تساوي ساير عوامل، شركت هايي كه نسبت سود تقسيمي بالاتري دارند نسبت به ساير شركت ها ازموقعيت بهتري برخوردارند.

گفتني است كه نبايد اين نسبت در كوتاه مدت مورد توجه قرار گيرد، به عبارتي ارقام يك سال را نمي توان مبناي صحيحي براي قضاوت نسبت به عملكرد هميشگي شركت قرار داد. ممكن است سياست شركت در سالي اقتضا كند كه نسبت سود تقسيمي بالايي وضع شود، اما در ساير سال ها، اين نسبت رقم پاييني باشد. براي قضاوت صحيح در مورد سياست تقسيم سود شركت، بايد روند تقسيم سود چند سال گذشته شركت را مورد بررسي قرار داد و به استناد آن ها نحوه تقسيم سود احتمالي سال هاي آتي را برآورد كرد.

7- ارزش ويژه هر سهم

ارزش ويژه هر سهم از نسبت حقوق صاحبان سهام

(سرمايه + اندوخته طرح و توسعه+ اندوخته قانوني+ اندوخته احتياطي+ ساير اندوخته ها+ سود انباشته)

به تعداد سهام منتشره، به دست مي آيد و در مقايسه با ارزش اسمي هر سهم سنجيده مي شود. هر چه ارزش ويژه هر سهم از قيمت اسمي سهام بيش تر باشد ،سهام آن شركت از موقعيت و استحكام بالاتري برخوردار است.

8- بافت مالي شرکت

بافت تامين مالي ،كه شامل بدهي ها و حقوق صاحبان سهام است، تاثير به سزايي در عملكرد و سودآوري يك شركت دارد. هر چه بدهي بيش تر باشد ، به خاطر خاصيت اهرمي بدهي، سودآوري نيز بالاتر خواهد بود ولي خطر ناتوانی شركت در ايفاي تعهداتش نيز بيش تر مي شود . بنابراين ريسك شركت نيز بالاتر خواهد بود و بالعكس.

9- مهلت و تاريخ پرداخت سود سهام

طبق ماده 240 قانون تجارت، در صورتي كه مجمع عمومي عادي سودي را تصويب كند ، شركت بايد ظرف مدت 8 ماه از تاريخ تصويب، آن را به سهامداران پرداخت كند. وجود اين ماده قانوني، يك مهلت پرداخت 8 ماهه براي شركت ها بوجود مي آورد، در مقام مقايسه هر چه سود نقدي هر سهم سريع تر پرداخت شود ، براي سهامداران مفيدتر است ، چرا كه ًاولا مشمول تورم و كاهش ارزش پول نمي شود و ثانياً سهامدار مي تواند وجوه خود را مجدداً سرمايه گذاري كرده و از بابت آن بازده به دست آورد. بنابراين در ميان شركت هايي كه سود سهام نقدي اعلام مي كنند ، آن شركتي مطلوب تراست كه سود سهام خود را سريع تر از ديگران مي پردازد.

10- انتشار مستمر اطلاعات و اخبار نسبي

در صورتي كه شركت ها در ارائه اطلاعات شفاف مالي و يا هرگونه اخبار در زمينه وضعيت شركت به سهامداران نهايت تلاش را نمايند، سهامداران با داشتن اطلاعات كافي مي توانند اقدام به خريد و فروش سهام نمايند.

11- عمر شركت و ميزان استهلاك ماشين آلات

هر چه شركت ها از ماشين آلات جديد با تكنولوژي پيشرفته تر استفاده كنند ، در امر توليد موفق تر هستند و شركت هايي كه عمر ماشين آلات آنها به پايان رسيده ، يا آن كه استهلاك بالايي دارند، ممكن است در طول سال به دليل خرابي دستگاه ها وقفه زماني در توليد داشته باشند و نتوانند به تعهدات خود عمل كنند. در نتيجه اين مورد درسودآوري شركت بي تاثير نخواهد بود.

12- نوع شركت و صنعت مربوطه

لطفا ادامه مطلب را در پست بعد ببینید

ادامه آموزش گام به گام بورس (4)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 29
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 52
  • بازدید ماه : 128
  • بازدید سال : 713
  • بازدید کلی : 5,976